در خاطرات مرضیه دباغ آمده است ماموران به بهانه جلوگیری از خودکشی و حلق آویز شدن چادر از سر من و دخترم گرفتند صبح هر دوی ما را برای بازجویی و شکنجه بردند و چون پتو به سر داشتیم خندههای تمسخرآمیز و متلکها شروع شد حجاب پتویی مادر پتویی و غیره یکی گفت کجاست آن خمینی که بیاید و شما را با پتوی روی سرتان نجات دهد
تاج یادت نره