فارسی یازدهم-

درس 3 فارسی یازدهم

عبدالله‌ جاوید

فارسی یازدهم. درس 3 فارسی یازدهم

معنای‌درس‌سوم‌در‌امواج‌سند‌را‌بفرستید

جواب ها

girl gh

فارسی یازدهم

سلام بفرمایید بیت ۱) خورشید به هنگام غروب آرام آرام به پشت کوه ها میخزید و از چشم ها پنهان میشد ۲) خورشید نورهای طلایی رنگ خود را بر روی جنگجویان و نیزه هایشان می پاشید. ۳) در میدان جنگ تن سنگین اسب بر روی سوارکار و نیزه هایشان می‌افتاد. ۴)سوار کار زخمی و در حال مرگ در زیر اسب از درد می‌نالید. ۵) روز آرام آرام به پایان می‌رسید و شب همه جا را فرا می‌گرفت. ۶) روشنی عظمت خیمه خوارزمشاهیان یعنی قدرت پادشاه در آن شب تاریک از بین می‌رفت. ۷) جلال الدین با نگاه کردن به غروب خورشید سرزمین ایران را غرق در خون دید. ۸) جلال الدین با نگاه کردن به سرخی غروب خورشید نابودی حکومت خود را دید ۹) در آن لحظه کسی ندانست که جلال الدین به چه چیزی فکر کرد که چشمانش پر از اشک شد... ۱۰) و مانند آتشی سوزان به سپاه دشمن حمله کرد. ۱۱) در میان شدت باران و تیر و برق نیزه ها که قیامتی بر پا شده بود جلال الدین مبارزه می‌کرد. ۱۲) در میان انبوه کشته شدگان به دنبال چنگیز میگشت تا اورا بکشد. ۱۳) با شمشیر تیز و برنده خود در میدان جنگ سربازان مغول را می‌کشت. ۱۴) اما هر سرباز مغلولی را که می‌کشت چند نفر از سربازان مغول جای او را می‌گرفتند. ۱۵) ستارگان زیادی در میان موج های رود سند رقص مرگ انجام می‌دادند. ۱۶) موج های بزرگ رود سند مانند کوه هایی بر روی هم می‌غلتیدند و پیاپی حرکت می‌کردند. ۱۷) رود سند پر خروش، عمیق ، پهناور و کف آلود سیاهی شب را می‌شکافت و به سرعت پیش می‌رفت. ۱۸) جلال الدین از نگاه کردن به این رود آزار می‌دید: چون مانع فرار او و خانواده اش میشد. ۱۹) جلال الدین به شدت گریه میکرد و زندگی اش را ناپایدار می‌دید. ۲۰) با نگاه کردن به امواج های ارزان روز سند فکر تازه ای به ذهنش رسید. ۲۱) از آن سوی رود سند مبارزانی زره پوش و کماندار را به کمک خواهم خواست... ۲۲) تا از آن ها انتقام بگیرم و نسلشان را منقرض کنم. ۲۳) زمانی فرا رسیده که بایستی در راه مملکت و کشور خانواده را فدا کرد.... ۲۴) و در مقابل دشمن مقاومت کرد و وطن را از دست دشمن نجات داد. ۲۵) جلال الدین یک شبانه روز با لشکری بسیار کم یا مغولان جنگید و آنها را کشت. ۲۶) وقتی سپاه مغول جلال الدین را محاصره کرد جلال الدین اسب خود را مانند کشتی از رود سند انداخت تا فرار کند. ۲۷)وقتی حلال الدین بعد از آن جنگ دشوار به آسانی از میان رود گذشت، گفت... ۲۸) چنگیز به فرزندان و یاران خود گفت که:فرزند انسان باید اینگونه شجاع و دلیر باشد. ۲۹) برای نگهبانی از این سرزمین خدا میداند چه انسان های بزرگی کشته شدند. ۳۰) به خاطر عشق به این وطن خدا میداند چه انسان های بزرگی جان خود را از دست دادند. پایان

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت